مثل یه گرگ زوزه میکشم شب رو
آه زخم هائیست از پس دوران
چه شده است ای دل،
بی تابی چرا؟
فقط زوزه تو شبیه گرگ است
مگر مرام و معرفت را باخط زرهی
نوشته اند؟
مگر باید کور بود برای خواندن
زخم ها را با زوزه گرگ ...،
نه پیاله تو ترک خورده!
دیگه مشروب هم از می تو مست شده!
چشمانت را ببند، فریادت را حبس کن
گوش ات را اگر پنبه کیمیاست
بگذار شنیدها فرار کنند از سوراخ
دمی آسوده