صحرا
آخرین ماوا
روی شن های تفتیده
نینوا
کربلا
سیدالشهدا
راز ... نیاز ... ناز
...
مشک بی آب
خنده ی تیغ
سبک
مغزهای بی سر
شمشیر بهادر، می زند
...
و من مانده ام
در صحرای بیقراری،
گمان می برم
شتر
اگر نفر بود
سراب را آب
انگور را شراب
می نوشیدم
تا که
عطش را راز و
نیاز ... تا ... ناز
میکردم
http://www.shereno.com/profile.php?op=show&uid=38785
سلام چه وبلاگ خوبی دارید :)یه پیشنهاد خوب دارم شاید سخت باشه باور کردنش امتحان کن از مسابقه رپرتاژ ما دیدن کن شاید خوشت اومد و برنده هم خود تو شدی ... جایزه برنده 10 هزار تومان شارژ هست که مرحله به مرحله جایزش بیشتر میشه ضرر نمیکنی امتحنانش کن یه بار
http://foorush.ir/reportage.rhtml