زخم های آهسته

مهدی حاجی اسمعیل لو

زخم های آهسته

مهدی حاجی اسمعیل لو

گام سپید

سهره ای بودم بی شهره

در پی دانه ی ابکاره.

ناله ی من خانه نداشت.

دانه ی من سفره نداشت.


دِیر تنگ!

تُنگ بوزه ی من سرخ بود

...

چرا؟...

بد پوزه، آغازه ی کفش هایم را

سیاه

بخاک ماسید

...

من که؛

پاهایم در سرای سپید

جا خوش کرده بود

...

و دستهایم!

تنِ گُر گرفته ام را تا وادی ایمن

چه غریبانه می کشید

...

به خواب اندر شدگان

بشنوید

بانگ سبک گام سپید را

نظرات 2 + ارسال نظر

زردی در سـرخی گــم میشود ... دلــها در آتش سـرخ میـشود

این چهارشنبه بهانه ایسـت تا دلـــهای آتش گرفته خاکــستری شـوند
.
.
خیلی خوشحالم به وبلاگتون سر زدم و از مطالبتون حتما استفاده خواهم کرد.
با کارت پستال و اسمس های عید نوروز - تزئینات سفره عید و 4شنبه سوری بروزیم

به سایتمون تشریف بیارید : سایت فتوکده آمار ورودی خوبی از گوگل دارد که میتونید با لینک کردن سایت ما رتبه و امتیاز خوبی برای وبلاگ خود کسب کنید

لطفا ما رو به نام : کارت پستال و عکس لینک کنید و به ما نیز اطلاع بدید

ایلیا 1393/06/19 ساعت 05:12 ب.ظ http://ilia-khoei.blog.ir

سلام و درود

تا دلت به لحن مرغکان ، اسیر می شود
ناگهان هوا چقدر دلپذیر می شود

با افتخار دعوتید به نقد و خوانش غزل "هدهد".

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد