زخم های آهسته

مهدی حاجی اسمعیل لو

زخم های آهسته

مهدی حاجی اسمعیل لو

دل خانه


سینه ام را چاک زدم

تا بر دلم خیابانی بی انتها پهن کنم

با یک کوچه ی بن بست تنهائی.


درآن خیابان ماشین ها نه دودزا هستند ونه آلاینده.

ماشین هائی از جنس مهرو محبت.

اسفالت اش از شن های

نرم ولطیف

با صفای کودکانه

که می توانی تا انتها تخت گاز برانی

صفای وجود عشق را.


چنانچه کودکی زمین افتد دردش نگیرد!


من در آن خیابان

در انتها ی کوچه تنهائی

خانه ای خواهم ساخت.


در آنجا خواهم مرد

ودر آنجا خاکم خواهند کرد.

منِ من عاقبت به مراد دلشخواهد رسید.


بیا برسر کوچه گل شقایق بکاریم

خلوتگه من گل لاله سرخ است.

رهگذران بر تنهایی ام نخواهند گریست.

لاله سرخ غبطه گاه زیبائی دلم است.


سینه ام را چاک زدم

تا منِ من در کوچه تنهائی ام آرام گیرد.


نسترن های عاشق

رهگذران نسیب کوچه دلم،

بگذار خلوتم اینگونه ترک بردارد

اینان نسیبان و حبیبان دلم هستند!


تواز صنوبران سایه سار چه میدانی؟

سایه هایشان را مرغان دلشکسته

ترک دیارکرده برای اتراق می پسندند.


ای دل،

من با تو خواهم ماند

تو تنهائی ات سر آمده

دیگر تنهای دلت منم!

 

ای دل،

صدای کلاغ ها دیگر کودکی را آزار نخواهند داد.

در خانه ی دل خواهم مرد.

در خانه ی دل خاکم خواهند کرد.



توخانه ای پر زساغر در دلت ساختی                       تو آنجا به عشق وصفای دل پرداختی


مگو تقسیم نخواهی کرد تنهایی ات را                   خمار مستی اما عاشقی ات را که نباختی





نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد