کفشهای خالی از تنم
بدنبال تنم در حسرت
آه
تو
از آن بالا
در پست ترین گوشه ی چشم ات
کفش های خالی مرا می بینی؟
چه احساس شگفتی
از تاب و توان فتاده ست تنم اما
تو
چه سبک شمردی
سنگینی تنم را در کفش هایم.
وقتی پائینه سرم
داخل کفش هایم حس میکنم
عظمت زمین را
و آنگاه
آسمان
بهتر از همیشه مرا می بیند
به کفشهای خالی من خواهد گریست
روزی آسمان غمناک
کفش های خالی من ...