زخم های آهسته

مهدی حاجی اسمعیل لو

زخم های آهسته

مهدی حاجی اسمعیل لو

نا برابری


ذهنی،

سنگ واره ...

دلی،

گوش واره ...

قلمی،

آر واره ...

تا سر حدّ من و تو کمانه میکرد

صدا زدم عزت را،

ذلت،

جوابم داد!

چه تضمینی ست

متحجر نشود خردی که

بی سر ریشه می دواند؟


فلاخن اگر

ناخن نمی زد سنگ را

نان را به نرخ روز

_ من _

نمی خوردم

و شب را،

خام خام می سرفیدم

تا

قطعه سنگی بر

مزارم ترازو نمی شد

و غنیم، بی غنمت می ماند


-نا همسنگ-

تیشه ی پنهان ریشه.

چند میگیری؟

تا که نا بِکَنی


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد